سکوت شب

اسمش رومینا بود ...

سکوت شب

اسمش رومینا بود ...

مهرداد جوووووووووووونم و آرزوی گلم

مثل خر ذوق کردمو خوشحالم


مهرداد و آرزو تا سه ساعت دیگه میرسن مشهد



آخـــــــــــــــــــــ  الهی من قربون جفتشون بشم که دلم براشون یک ذره شده



نمیدونین چه لذتی داره وقتی سر سفره ی هفت سین به شونه های برادر بزرگت تکیه دادی

و با یک دلگرمی خاصی چشماتو میبندی و آرزو میکنی


سال پیش اولین آرزویی که کردم این بود که سال 91 همه دور هم باشیم


درسته که مهران و آیدا نیستن

ولی بودن مهرداد و آرزو خودش یک لطف الهی


شماها نمیدونین که من چقدر خوشحالم




راستی امسال اولین آرزوم میخوام واسه رها باشه

اینکه زود به دنیا بیاد

اینکه مامان آرزوش سعری حامله بشه تا اون به دنیا بیاد



پیشاپیش سال پر برکت 91 واسه همتون مبارک باشه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد