سکوت شب

اسمش رومینا بود ...

سکوت شب

اسمش رومینا بود ...

خسته ام



امروزم مثل همه ی روزا گذشت

و دلم ...



نمیدونم چه اعتیادی که به این اینترنت نکبت پیدا کردم


خسته ام

خیلی خسته


از چیزایی که واقعا دیگه دارن خستم میکنن


دلم میخواد برم روی یک کوه بلند جیغ بزنم

اینقدر جیغ بزنم تا مزه ی خون برسه به گلوم



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد